تفسیر دشت كربلا در سینه توست دلها گرفتار غم دیرینه توست
با رفتنت دیگر تو آسوده ز دردى داغ یتیمى را به صادق هدیه كردى
تاریكى صحن تو بر غربت گواه است شمعى ندارد قبر تو بى بارگاه است
اى كاش بر قبرت حرم سازیم امامم بر گنبدش پرچم بیافرازیم امامم
آییم پابوس و تو را زوّار گردیم ما بى كسان هم لایق دیدار گردیم
جواد حیدری